" بازرگانی را شنیدم که 150 شتر بار داشت و 40 بنده خدمتکار، شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش درآورد . همه شب نیارمید از سخن های پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین ..."
" بازرگانی را شنیدم که 150 شتر بار داشت و 40 بنده خدمتکار، شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش درآورد . همه شب نیارمید از سخن های پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین ..." این ، مطلع یکی از حکایات کتاب گلستان است در فضیلت ، قناعت . اما سعدی در خلال این حکایت به طور غیر مستقیم از رونق بازرگانی کیش به روزگار خویش نیز سخن گفته است ؛ وگرنه بازرگانی با چنان دبدبه و کبکبه که دیبای رومی را به هند می¬برد و فولاد هند را به حلب و آبگینه حلب را به یمن و برد یمانی را به پارس ، در آنجا چه می کرد ؟ وقتی نام جزیره کیش به میان می آید ، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند ، یکی طبیعت و سواحل زیبای این جزیره است و دیگری بازارهای بزرگ و پررونق آن . کمتر کسی است که با شنیدن نام کیش به یاد آثار تاریخی بیفتد یا به قصد دیدن جاذبه های تاریخی به این جزیره سفر کند . اما کسانی که علاقه مند به تاریخ و میراث فرهنگی هستند ، اگر به کیش بروند و بدانند که این منطقه مانند سایر مناطق ایران دارای آثار و محوطه های تاریخی ارزشمند است ، قطعاً دیدنش را از دست نمی دهند . در واقع ، 70 سال پیش ، جزیره کیش مرکز تجارت در خلیج فارس ، دریای عمان و اقیانوس هند بود و از آن دوران باشکوه ، محوطه تاریخی بزرگی به نام شهر جزیره باقی مانده است که در آن می توانید بقایای ساختمان ها و تاسیسات مربوط به دوره سعدی و حتی قبل از آن ببینید . دراین شهر تاریخی ، اشیای باستانی زیادی هم کشف شده اند که یک زمان قرار بود در موزه مخصوصی به نمایش درآیند ، اما فعلاً در انبار ها خاک می خورند . با این حال ، آنچه از بقایای خانه ها ، مساجد ، حمام ها وتأسیسات صنعتی جزیره باقی مانده ، برای کسانی که علاقه مند به گردشگری فرهنگی هستند ، جاذبه فراوانی دارد .
از الهه عشق تا سلطان دریاها
جزیره کیش از دوران باستان جای آباد و شناخته شده ای بود . یونانیان آن را به "ونوس" الهه عشق ، رویش ، زیبایی ، شادی و اصالت ؛ و "مرکور " خدای فصاحت و تجارت و فلاحت نسبت میدادند و بدیهی است که این نامگذاری بی ربط با حال و هوای جزیره در آن روزگار نبوده است . با این حال ، کیش از چهارمین سده پس از اسلام به شکوفایی رسید . درباره اسباب و علل شکوفایی اش چنین گفته اند که از روزگار باستان ، بندر سیراف مرکز تجارت دریایی در خلیج فارس بود ، اما چون در سال 365 هجری دچار زمین لرزه ای شدید شد و به زوال گرایی ، جای خود را به کیش داد . در این زمان ، خاندان " بنی قیصر " حکومت کیش را در دست داشتند و خراج گزار ایالت فارس به شمار می رفتند و معمولاً هدایایی را برای حاکمان فارس می فرستادند و بقای حکومت خود را تضمین می کردند . اما در آغاز سده هفتم هجری ، فراوانی و نفیس بودن این هدیه ها نتیجه عکس داد و اتابکان فارس را به این فکر انداخت که کیش را مستقیماً زیر نظر خود اداره کنند و بنی قیصر را براندازند . تختگاه این اتابکان کهک چندی بعد خراج گزار مغولان شدند ، شهر شیراز بود و یکی شان که " مظفرالدین ابی بکر بن سعد بن زنگی " نام داشت . کیش را ضمیمه قلمرو خود کرد . این مظفرالدین ابی بکر ، پدر " سعد بن ابی بکر زنگی" است که سعدی او را " سلطان البر و البحر " لقب داده و کتاب گلستان را به نامش کرده است . وقتی استاد سخن ، سعدی شیرازی در سده هفتم هجری به کیش رفت ، این جزیره بزرگ ترین مرکز تجارت در خلیج فارس و دریای عمان بود و با عربستان ، هند ، چین ، سواحل دریای سرخ و آفریقای شمالی داد و ستد داشت . مروارید و اسب و ابریشم و پنبه و کتان و انواع و اقسام پارچه را به آن نواحی صادر می کرد و عاج فیل و جواهرات و ادویه را وارد می ساخت . گویا یک ناوگان دریایی بزرگ هم داشت که از پس گوشمالی دزدان دریایی خوب بر می آمد و از این دهگذر هیمنه ملوک کیش را دو چندان می کرد؛ پس شگفت نیست که در تاریخ ها نوشته باشند در برخی شهر های هند از جمله سومنات و گجرات ، نام ملک کیش را در خطبه می خواندند . اما کیش چرا و چگونه رو به افول نهاد ؟ افول کیش تدریجی بود و چند سده به طول انجامید . علت هم کشف دماغه امید نیک توسط " بارتلمی دیاز " پرتغالی در سال 1468 میلادی بود . با وجود این رخداد ، اروپاییان گامی بزرگ به سوی شرق برداشتند و با دورزدن آفریقا پای به هندوستان نهادند . به این ترتیب ابتکار عمل تجاری ، رفته رفته از دست حکومت های محلی بیرون رفت و سمت و سویی دیگر یافت . در این میان ، نه فقط کیش که تمام جزایر و بنادر خلیج فارس جایگاه تجاری خود را از دست دادند و آرام آرام به انزوا افتادند . داستان این افول ، داستان دورو درازی است . همین قدر بگوییم در سال 1326 خورشیدی ، جمعیت جزیره ای که یک زمان بازرگانان با 150 شتر با و 40 بنده خدمتکار را در خود جای می داد ، از هزار نفر فراتر نمی رفت . دولت ایران که این وضع را تهدیدی برای قدرت و امنیت خود در خلیج فارس تشخیص می داد ، ابتدا کوشید تا با گسترش کشاورزی از مهاجرت اهالی به سرزمین اصلی جلوگیری کند و سپس طرح های بزرگ تری را پی ریخت . از درخشش روزگار کهن اما ، چیزی نمانده مگر تلی از خاک در بخش شمالی جزیره معروف به " شهر حریره " . برخی گفته اند این نام ، همان صورت بی نقطه جزیره است ؛ برخی دیگر چنین پنداشته اند که باید با حریر و ابریشم یا حرارت وگرما نسبتی داشته باشد و گروه سومی آن را برگرفته از " هار " دانسته اند که در زبان سانسکریت مروارید و گردنبند معنی می دهد . هرچه هست ، برگه های هویت کیش را باید در دل تل ها و پشته ها جست . از همین رو ، چند دهه ای است که باستان شناسان می کوشند این برگه ها را از زیر خاک بیرون کشند .
دیدنی های حریره
خانه اعیانی
خانه اعیانی یاد آور خانه های چند خانوار قدیمی در داخل فلات ایران و در شهرهایی چون یزد ، اصفهان و کاشان است و یکی از نمونه های قدیمی مسکن جمعی در حاشیه خلیج فارس محسوب می شود . علاوه بر وسعت خانه و همچنین فضاهای مختلف و متنوع آن ، کاشی های ستاره ای شکلی که در این خانه به دست آمده است ، همانند کاشی هایی است که زینت بخش ، بناهای مهم ایلخانی ایران همچون تخت سلیمان و سلطانیه است . پیدایی این مقدار کاشی که یقیناً عنصر وارداتی به جزیره است نشان می دهد که این عمارت به یکی از ثروتمندان کیش تعلق داشته است .
بخش کارگاهی و صنعتی
این مجموعه درست در کنار دریا ساخته شده و دارای معماری و فضاهای ناشناخته ای است . مجموعه کانال های افقی و زیرزمینی و چاه های متعدد در گوشه وکنار ، مجموعه بسیار جالب و نادری را تشکیل می دهد که هنوز عملکرد آنها روشن نیست ، اما به نظر می رسد که ارتباط مستقیم ، با فعالیت های صیادی داشته و برای دسترسی آسان تر به دریا احداث شده است . شاید هم بتوان فرض کرد که این راهروها وکانال ها راه های مخفی بوده است که در مواقع هجوم و حمله اهالی شهری می توانسته اند به طور اضطراری از آنها استفاده کنند .
حمام
این مجموعه شامل حمامی با صحن های متعدد و حصار آن به مساحت تقریبی 500 متر مربع ، سربینه و گرمخانه و تون حمام در جنوب بخش ذکر شده قرار گرفته و توسط راهرو سرپوشیده ای از آن جدا شده است . دو خزینه کوچک و بزرگ در جنوب گرمخانه آخرین بخش ساختمان را تشکیل داده اند . باستان شناسان معتقدند این حمام ، که طی کاوش های باستان شناسی کشف و شناخته شده ، و شاید درنوع خود از قدیمی ترین حمام های ایرانی باشد ، دو دوره متمایز و مجزا از هم دارد . با توجه به ظرفیت محدود حمام و بر فراز تپه ای بلند قرار گرفته امتداد یافته ، به نظر میرسد که این بنا حمامی خصوصی بوده و به صاحب مجموعه ای اعیانی تعلق داشته است .