چگونه از رنگ برای عکاسی بهتر استفاده کنیم؟
بسیاری معتقدند که هیچ چیز مانند رنگ و نور نمیتواند در عکاسی جایگاه داشته باشد؛ عواملی قوی که به راحتی تمام ترکیببندی عکس را تعیین میکنند و حتی توازن کلی عکس و جایگاه سوژه نیز به آنها بستگی دارد.
بسیاری معتقدند که هیچ چیز مانند رنگ و نور نمیتواند در عکاسی جایگاه داشته باشد؛ عواملی قوی که به راحتی تمام ترکیببندی عکس را تعیین میکنند و حتی توازن کلی عکس و جایگاه سوژه نیز به آنها بستگی دارد.
شاید حتی اگر شما نیز تا کنون عکاسی نکرده باشید و اطلاعات زیادی دربارهی این هنر نداشته باشید، با این نکته موافقت کنید. قطعاً شما نیز از ترکیب رنگها در عکسهای مختلف تحت تأثیر قرار میگیرید و با دیدن یک سوژهی خوشرنگ و با ترکیب رنگ دلنشین، برای عکاسی با دوربین گوشیتان وسوسه میشوید.
در این مقاله سعی میکنیم تا چند نکتهی اولیه دربارهی استفاده از رنگ را در عکاسی با شما درمیان بگذاریم. امیدواریم اگر به عکاسی علاقمند هستید، با این مقاله آن را آغاز کنید و از حاصل کار خود لذت ببرید.
رنگ در کنار تعادل، موقعیت و کنتراست، یکی از چهارگانههای اصلی برای ایجاد کومپوزیشن(ترکیب بندی) در عکس است؛ ترکیب بندیای که در نهایت وزن بصری عکس شما را تعیین خواهد کرد. اگر با عبارت وزن بصری آشنا نیستید، مفهومی برای توضیح این مورد است که چه چیزی و چرا در عکس میتواند نگاه بینندهی شما را به سمت خود جلب کند.
بسیار مهم است که شما به عنوان یک عکاس بتوانید از وزن بصری به نفع خود استفاده کنید. در واقع این مفهوم پلی میان شما و ذهن مخاطب عکس شماست یا به زبان هنریتر بهترین ابزار برای سخن گفتن به زبان عکس است.
اگر تا کنون با این مفهوم آشنایی نداشته اید بار دیگر به عکسهای قبلی خود نگاه کنید. خواهید دید که قوانین وزن بصری در بسیاری از عکسهایی که خودتان آنها را عکاسی کردهاید و چه عکسهای دیگران که از آنها لذت بردهاید، به صورت ناخودآگاه رعایت شدهاند.
رنگها را بیشتر بشناسید
اولین پیشنهاد ما برای آنکه بتوانید از رنگها بهتر از گذشته در عکسهایتان استفاده کنید این است که چرخهی رنگ را به خوبی بشناسید. چرخه رنگ به شما کمک میکند تا تأثیر رنگها بر یکدیگر و جایگاه آنها را در تصویر به خوبی بشناسید.
رنگهای اصلی(زرد، آبی و سبز) معمولاً در کنار یکدیگر درخشندگی خاصی دارند و ترکیب رنگشان به گونهای است که نمیتوان عبارتی به غیر از درخشندگی را برای آنها به کار برد. زرد به خوبی از پس ایجاد یک کنتراست عالی در کنار سبز و آبی بر میآید موضوعی که میتوانید آن را با نگاه کردن به عکسهایی از دریا و آسمان در یک روز آفتابی به خوبی دریابید.
رنگهایی مانند زرد، قرمز و پرتقالی میتوانند انرژی و احساس را به عکس شما اضافه کنند. این حس را در عکاسی از میوههایی مثل توت فرنگی، شاهتوت، پرتقال و سیب سرخ به خوبی احساس خواهید کرد حتی اگر ترکیب عکس شما ترکیب ساده و تشکیل شده از رنگهای محدود باشد.
بر عکس رنگهایی مانند آبی، سبز و بنفش احساس آرامش و سکوت به عکس میدهند و شور زیاد ایجاد نمیکنند. برای آنکه با تأثیرات رنگها بیشتر از این آشنا شوید باید در گرفتن عکس تمرین بیشتری داشته باشید، کمی بیشتر بخوانید و عکسهای حاصل کار خود را با هم مقایسه کنید، کاری که امروز با وجود دوربینهای دیجیتال بسیار آسانتر از قبل شده است.
درست است که عکاسی دیجیتال کار را نسبت به قبل آسانتر کرده است اما در هنگام عکاسی با دوربینهای گوشيهای هوشمند و با کیفیت خود و نیز دوربینهای حرفهیی باید بیشتر به رنگهایی که در عکس خود خلق میکنید و ترکیب آنها فکر کنید. این رنگها زندهتر از چیزی هستند که فکر میکنید.
به این نکته دقت کنید که درست است رنگ میتواند همهچیز را در عکس تحت تأثیر قرار دهد اما باید به ترکیب آن با تعداد سوژهها، ترکیب آنها و سایز عکس نیز دقت کرد. به عنوان مثال اگر ترکیب سوژههای شما ساده باشد، رنگها بهتر میتوانند یکدیگر را تعریف کنند.
به کنتراست دقت کنید
گاهی رنگ سوژه را به درستی انتخاب میکنید و یا یک موضوع خوب با یک رنگ زیبا پیدا میکنید اما به کنتراست دقت نمیکنید همین موضوع باعث میشود که موقعیت عکس خود را برای انتقال مفهوم از دست بدهید.
کنتراست رنگها را نیز میتوانید از روی چرخهی رنگها بهخوبی ببینید. هر چه دو رنگ در این چرخه به یکدیگر نزدیکتر باشند یکدیگر را بیشتر تکمیل میکنند و ترکیب آنها بیشتر آرامشبخش میشود. اما هرچه از هم دورتر باشند، کنتراست در بالاترین اندازهی خود اتفاق میافتد و هیجان را بالاتر میبرد.
برای آنکه این مفهوم را راحتتر بپذیرید به رنگهای برگهای پاییزی در یک تصویر نگاه کنید. ترکیب رنگهای مکمل زرد و نارنجی و قهوهای با یک بافت ریز، حس آرامش را به خوبی منتقل میکنند.
گاهی اجازه دهید یک رنگ به عکس غلبه داشته باشد
رنگشناسی و ترکیب درست آنها جای خود، اما گاهی به یک رنگ اجازه دهید که بخش وسیعی از عکس را از آن خود کند. جذابیت رنگها در تصویر تنها در تعدد آنها و ترکیب هیجانانگیز نیست گاهی کافیست که بگذارید یک عکس قاب عکس شما را پر کند و سوژه با یک رنگ مناسب خود را نشان دهد.
البته به یاد داشته باشید که در چنین شرایطی نباید از بافت تصویر غافل شوید. بافت در عکس شما بُعد ایجاد میکند بنابراین اگر یک سوژه بخش زیادی از قاب شما را اشغال کرده است و یا بک گراند تک رنگ دارید، بافت آن قدرت رنگهای اصلی شما را تحت تأثیر قرار ندهد و یا تأثیر مثبت بر آنها داشته باشد.
عکس دارای یک طیف رنگ یکسان و ثابت است اما بافت و سوژه به همراه رنگ تک به آن زیبایی خاصی دادهاند
به موقع از ترکیب سیاه و سفید استفاده کنید
عکاسی سیاه و سفید در سالهای اولیه عکاسی در جهان تنها انتخاب ممکن بود. اما اکنون رنگها طوری عکسها را پر کردهاند که تصور آن دوران کمی سخت به نظر میرسد. سؤال اینجاست که چرا با وجود امکان عکاسی رنگی آن هم با دوربینهای دیجیتال که رنگ جهان را برای ما تغییر دادهاند، هنوز عکاسی سیاه و سفید میکنیم؟
پاسخ روشن است؛ ما در عکاسی سیاه و سفید به دنبال نشان دادن جنبههای دیگری از تصویر هستیم. در این عکاسی رنگ را از عکس میگیریم تا بر کیفیت نور و بافت تصویر متمرکز شویم.
بازی نور و سایه در این عکسها آنها را تبدیل به ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم ساده و در عین حال پیچیده میکند. به همین دلیل باید در انتخاب سوژه و ترکیبی که میخواهید در عکس سیاه و سفید به کار ببرید دقیق باشید.
چند نکتهی مهم در عکاسیهای سیاه و سفید وجود دارد؛ نخست اینکه خطوط و اشکال در این عکسها بسیار مهم هستند به همین دلیل است که بسیاری از عکسهای سیاه و سفید در نهایت آنچه که شما میخواهید از آب در نمیآیند.
نکتهی مهم دیگر این است که به خاطر داشته باشید برای کانورت کردن یک عکس رنگی به سیاه و سفید، باید رنگهای عکس اصلی به خوبی در کنار هم چیده شده و ادیت شده باشند. در غیر این صورت نور و طیف رنگ عکس سیاه و سفید شما دلچسب نخواهد بود. ادیت خوب رنگها، اشکال و خطوط در عکس رنگی به شما کمک میکند که در نهایت در عکس سیاه و سفید خود طیف وسیعی از رنگهای خاکستری را داشته باشید.